معنی شهر کانال ها
حل جدول
واژه پیشنهادی
ونیز
ترکی به فارسی
کانال
لغت نامه دهخدا
کانال. (فرانسوی، اِ) آبراهه ای است که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند.
فرهنگ عمید
مجرای مصنوعی عبور آب برای حمل و نقل، ترعه: کانال پاناما،
مجرای عبور آب برای آبیاری، انتقال فاضلاب، و مانند آنها،
مجرایی از جنس ورق آهن گالوانیزه برای هدایت هوا: کانال کولر،
مسیری که برای عبور دادن کابلهای برق یا مخابرات، لولههای گاز، یا آب در زمین یا در دیوار ایجاد میکنند،
شبکۀ تلویزیونی،
[عامیانه، مجاز] مسیر فکر یا عمل، وسیله،
فرهنگ معین
ترعه، مجرای وسیع بین دو دریا که برای عبور کشتی ساخته می شود، راه آب. [خوانش: [فر.] (اِ)]
فارسی به عربی
اخدود، قطع، مریی
فرهنگ فارسی هوشیار
بمعنای آبراهه ایست که میان دو دریا یا دو آبگیر ایجاد کنند
فارسی به ایتالیایی
canale
فرهنگ واژههای فارسی سره
آبراه
مترادف و متضاد زبان فارسی
آبراه، آبراهه، آبگذر، ترعه، شبکه، راه، طریق، مجرا
فارسی به آلمانی
Abschneiden, Aufschnitt (m), Kürzung (f), Schliff, Schnitt (m)
معادل ابجد
613